
شروع ناقص بهتر از پایان بی انتها!
سپتامبر 28, 2025
تکنیک ماهی گندیده در ارتباطات روزمره
نوامبر 29, 2025چرا صاحبین کسب و کار نباید در گود عملیات بماند؟
صادقانه بگویم، جمله ی “کاری نداره، خودم انجامش میدم” بیش از آنکه نشانهی تسلط شما بر امور باشد، زنگ خطر ایستایی و رکود استراتژیک در کسب و کارتان است.
این نگاه معمولاً از سه ریشه اصلی نشأت می گیرد:
توهم سرعت
شما به دلیل تجربه بالا، کاری را در کوتاه ترین زمان انجام می دهید. اما آیا آن کار واقعاً باارزشترین استفاده از زمان شما بوده است؟ خیر. وقت شما به عنوان صاحب کسب و کار، گران قیمت ترین دارایی سازمان است که باید صرف تفکر استراتژیک شود، نه اجرای عملیات روزمره.
سندروم کمال گرایی (مدیر اختاپوسی)
این باور که “هیچ کس به خوبی من از پس این کار برنمی آید”، در واقع نوعی نداشتن اعتماد به نفس در تفویض اختیار است. این ذهنیت نه تنها رشد تیم شما را متوقف می کند، بلکه شما را درگیر جزئیاتی می کند که در بلندمدت، تأثیری بر مسیر کلی رشد ندارند.
ترس از کنترل
تفویض اختیار سخت است چون ما را از کسب و کارمان دور می کند. اما واقعیت این است که اگر نتوانید کنترل را واگذار کنید، هرگز سیستمی نخواهید ساخت که بدون حضور فیزیکی شما نیز کار کند.
اگر دائماً درگیر تنظیم گزارش ها، پاسخگویی به مشتریان ساده، یا کارهای تکتیکال (مانند آپلود محتوا یا طراحی های پایه) هستید، در حال مبادله سودآوری استراتژیک با یک آرامش موقتی هستید.
فراموش نکنید: هدف شما به عنوان مدیر، انجام کارها نیست؛ هدف شما ساختن سیستمی است که کارها را به بهترین شکل و بدون وابستگی به شما انجام دهد.
ریشه یابی: چرا این تله خطرناک است؟🔍
صاحبان کسب و کار اغلب فکر می کنند با انجام دادن سریع تر کارها، در حال صرفه جویی در وقت و هزینه هستند، اما حقیقت این است که در حال ایجاد یک بحران پنهان مقیاس پذیری هستند:
۱. بحران هزینه فرصت (The Opportunity Cost Crisis)

همانطور که قبلاً اشاره شد، بزرگترین ضرر، از دست رفتن زمان شما برای کارهای استراتژیک (دسته A) است.
- زمان شما: گران ترین منبع سازمان شما، زمان شما برای فکر کردن است. یک مدیر باید زمانش را صرف طراحی نقشه راه سه ساله، ورود به بازارهای جدید، و اصلاح مدل درآمدی کند.
- ضرر پنهان: هر ساعتی که صرف پاسخ به ایمیل های ساده، آپلود محتوا یا رسیدگی به مشکلات لجستیک می کنید، در واقع سود بالقوه ی ایجاد یک استراتژی بازاریابی جدید یا یک مشارکت کلیدی را از بین می برید. این همان هزینهی فرصت سنگین است.
۲. ترمز رشد تیم (The Team’s Growth Inhibitor)
وقتی شما دائماً وارد گود می شوید، دو پیام منفی به تیم ارسال می کنید:
- پیام عدم اعتماد: شما با این کار به طور ناخودآگاه به تیم می گویید: “شما هنوز به اندازه کافی خوب نیستید که این کار را به تنهایی انجام دهید.” این امر انگیزه و مالکیت (Ownership) تیم را از بین می برد. چرا کارمند باید تلاش کند تا استاندارد کار شما را یاد بگیرد، وقتی می داند در نهایت شما برای درست کردن کارها وارد خواهید شد؟
- خلاء مهارت: تیم هرگز فرصت آزمون و خطا، شکست خوردن، و یاد گرفتن را پیدا نمی کند. تفویض اختیار، تنها راهی است که می توانید یک رهبر جوان را برای آینده آماده کنید.
۳. وابستگی سازمانی (The Single Point of Failure)
اگر شما تنها گرهی حیاتی در انجام یک فرآیند ساده باشید، در واقع بزرگترین ریسک کسب و کار خود هستید.
- مدل کسب و کار شکننده: یک سازمان سالم باید بتواند در غیاب مدیر نیز کارهای روتین خود را با همان کیفیت انجام دهد.
- ایستایی مقیاس پذیری: تا زمانی که خودتان درگیر جزئیات باشید، حجم عملیات سازمان شما همیشه به ظرفیت فیزیکی شما محدود می شود. در این حالت، شما نه یک مدیر، بلکه یک کارمند ارشد با بیشترین حقوق هستید! شما در حال ساختن سیستم نیستید، در حال ساختن یک شغل بزرگ برای خودتان هستید.
جهت مطالعه مقالات تخصصی و کاربردی در زمینه کسب و کار و رشد فردی و الهام گرفتن برای موفقیتهای بیشتر، حتماً از بخش وبلاگ وب سایت امید حقشناس بازدید نمایید.



